گوش شنوا ( دل پاک)
شهید مطهری درجلد اول کتاب«داستان راستان »،قضیه مردی به نام «ابو نصر بن حارث»که بعداٌ به «بشرالحافی»معروف شد را تعریف می کند که در خانه به ساز و آواز مشغول بود . امام موسی بن جعفر(ع) ار آنجا عبور کردند واز کنیزکی که از خانه بیرون آمده بود تا خاکروبه ها را به بیرون بریزد سوال کردند صاحب این خانه آزاد است یا بنده ؟خدمتکار گفت :آزاد .امام فرمودند :راست گفتی اگر بنده می بود از صاحب و مالک و خداوند خود می ترسید .چون خدمتکار به خانه برگشت «بشر» از او پرسید : چرا دیر آمدی ؟کنیزک ماجرا را تعریف کرد .«بشر»با شنیدن همین یک جمله متحول شد و با پای برهنه بیرون دوید و به آن حضرت رسید و عذر خواهی کرد و توبه نمود .می گویند او با پای برهنه در آن روز ،تا آخر عمرش دیگر کفش نپوشید و به همین دلیل به لقب «الحافی »یعنی پا برهنه مشهود گردید و پس از آن جزو عارفان و زاهدان گردید.
دل و روح پاک به نصیحت ها ی طولانی و مکرر نیازی ندارد ،بلکه با یک تحریک مختصر بیدار می گردد.
دل گفت مرا علم لدنی هوس است
تعلیم کن اگر تو را دسترس است
گفتم که الف گفت دگر هیچ مگوی
در خانه اکر کس است یک حرف بس است
تعلیم و تربیت در اندیشه بو علی سینا